اثرات مضر یک رژیم غذایی پر چرب تا سه نسل قابل انتقال است

12 اکتبر 2018- بر اساس یک مطالعه ی جدید، تغذیه ی موش های ماده با یک رژیم غذایی حاوی چربی بالا، بر چاقی، مقاومت به انسولین و رفتارهای شبه اعتیادی، تا سه نسل از فرزندان تاثیر می گذارد.
محققان ETH زوریخ در سوئیس نشان دادند که فرزندان نسل دوم یا نوه های موشهایی که با رژیم غذایی با چربی بالا در طی حاملگی و بعد از آن تغذیه شدند، دارای رفتارهای شبه اعتیادی مانند افزایش حساسیت و ترجیح داروها بوده و همچنین ویژگی های چاقی، از جمله تغییرات متابولیسمی را نشان می دهند.

نویسندگان در فرزندان نسل سوم تفاوت هایی بین موشهای نر و ماده مشاهده کردند، آنها رفتارهای شبه اعتیادی را تنها در موشهای ماده و ویژگی های چاقی را تنها در موشهای نر مشاهده کردند.
نکته ی مهم این بود که موش های ماده ی اصلی(موشهایی که در ابتدا در تحقیق وارد شدند) هرگز چاق نشدند، و هیچ یک از فرزندان نسل های بعدی آنها با رژیم غذایی پر چرب تغذیه نشده بودند.
دکتر Daria Peleg-Raibstein، نویسنده ی مسئول این مقاله گفت: اغلب مطالعات تاکنون فقط تا نسل دوم فرزندان را بررسی کرده اند و یا اثرات بلند مدت چاقی و دیابت را تنها در فرزندانی که بلافاصله از موشهای تحت آزمایش متولد شده بودند، بررسی نموده اند. این مطالعه برای اولین بار اثرات پرخوری مادر بر ایجاد رفتارهای اعتیادی و چاقی را تا نسل سوم دنبال کرده است.

محققان در این مطالعه، این اثرات را به طور خاص هنگامیکه توسط فرزندان پسر به نسلهای بعدی منتقل می شود از جمله، نسل سوم بررسی کردند.برای انجام این کار، آنها موش های ماده را یا با رژیم غذایی پر چرب یا یک رژیم استاندارد آزمایشگاهی برای مدت نه هفته- قبل از جفت گیری، در دوران بارداری و در طی شیردهی- تغذیه کردند. سپس فرزندانپسر آنها را با موشهای ماده ای که با یک رژیم غذایی استاندارد تغذیه می شدند، مجاور کردند تا نسل دوم فرزندان بدنیا بیایند، پس از آن اجازه دادند تا فرزندان مذکر نسل دوم با موشهای ماده ای که با یک رژیم غذایی استاندارد تغذیه شده بودند، برای بدست آوردن فرزندان نسل سوم، جفت گیری کنند.
نویسندگان وزن بدن، حساسیت به انسولین، نرخ متابولیسم و ​​پارامترهای پلاسمای خون مانند انسولین و کلسترول را در فرزندان دوم و سوم اندازه گیری کردند.برای آزمایش های رفتاری، محققان تمایل موش ها را به یک رژیم غذایی پرچرب نسبت به یک رژیم استاندارد آزمایشگاهی یا محلول الکلی بجای آب و همچنین میزان فعالیت آنها را پس از قرار گرفتن در معرض آمفتامین ، بررسی کردند تا از تاثیر رژیم غذایی مادر بر چاقی، پرخوری و حساسیت به دارو در نسل های بعد مطلع شوند.
دکتر Peleg-Raibstein  گفت: برای مقابله با شیوع فعلی چاقی، شناسایی مکانیسمهای دخیل و یافتن راه هایی برای پیشگیری زودهنگام مهم است. این تحقیق می تواند به بهبود مشاوره های بهداشتی و آموزش زوجین باردار و شیرده کمک کند و به فرزندان، نوه ها و نتیجه ها، فرصتی بهتر برای اتخاذ یک شیوه زندگی سالم بدهد. همچنین ممکن است راهی را برای شناسایی عوامل خطر چاقی و اعتیاد ارائه دهد که منجر به تدوین مداخلاتی زودهنگام برای گروه های در معرض خطر شود.
دکتر Peleg-Raibstein  افزود: این یافته ها جهشی بزرگ برای تعمیم نتایج حاصل از مطالعات موشها به انسان محسوب می شود، زیرا حذف بسیاری از عوامل مخدوش کننده مانند وضعیت اجتماعی و اقتصادی، ترجیحات غذایی والدین یا بیماریهایی که والدین به آن مبتلا هستند، بمنظور مطالعه ی انحصاری اثرات پرخوری مادر بر نسلهای بعد تقریبا غیر ممکن است. مدل موش به ما اجازه می دهد تا اثرات یک رژیم غذایی با چربی بالا را در نسل های بعد بدون دخالت این عوامل بررسی کنیم.
به مطالعات بیشتری برای تعیین مکانیزم مولکولی که می تواند تاثیر تغذیه ی مادر با یک رژیم غذایی با چربی بالا را به نسل های بعد منتقل کند، نیاز داریم.

منبع و سایت خبر:

Translational Psychiatry, 2018; 8 (1) DOI: 10.1038/s41398-018-0243-2

www.sciencedaily.com/releases/2018/10/181012082710.htm